نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
به گزارش گروه حوادث بهار زاگرس، اواخر سال ۱۴۰۱ مرد میانسالی با مراجعه به پلیس آگاهی مدعی شد که دختر ۳۸ سالهاش به نام سحر ناپدید شده است.
وی در تشریح ماجرا گفت: چند ماهی است که دخترم ناپدید شده است. هر بار که از دامادم سراغ او را میگرفتم، میگفت به ترکیه رفته و کار داشته است. اما حالا مطمئنم اتفاقی برای دخترم رخ داده که دامادم نمیخواهد واقعیت را بگوید.
پس از اظهارات این مرد، تحقیقات برای ردیابی سحر آغاز شد. از سوی دیگر، در بررسی اجساد ناشناس مشخص شد که یک ماه قبل جسد مثلهشده زن جوانی در بیابانهای ورامین کشف شده که بخشی از اعضای بدنش توسط حیوانات وحشی خورده شده بود و به خاطر آنکه جسد و هویت آن نامشخص بود و در سردخانه پزشکی قانونی نگهداری میشد.
بدین ترتیب از پدر سحر خواسته شد جسد را شناسایی کند که وی به محض دیدن جسد، دخترش را شناخت.
از آنجا که همسر سحر اظهارات ضد و نقیضی درباره ناپدید شدن همسرش داشت، وی بهعنوان اولین مظنون بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت.
مرد جوان در بازجویی اولیه گفت: همسرم کارمند بود. مدتی قبل متوجه شدم او با پسر جوانی به نام مهران که در طبقه دوم ساختمانمان زندگی میکرد، ارتباط پنهانی دارد. چون همسرم را دوست داشتم و نمیخواستم زندگیم به هم بریزد به او تذکر دادم، اما او با بیتوجهی به حرفهایم من و فرزند ۷ سالهمان را تنها گذاشت و با مهران به ترکیه گریخت و دیگر نمیدانم چه اتفاقی برایش رخ داده است.
متهم اما در بازجوییهای بعدی، وقتی با مستندات مأموران مواجه شد، لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: پس از آنکه سحر را کشتم، جسدش را در حمام خانه مثله کردم و به بیابانهای حوالی تهران برده و رها کردم. بعد هم به پدرزنم به دروغ گفتم که او به ترکیه رفته است.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۶ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه اولیایدم درخواست قصاص کردند.
سپس پدر مقتول به جایگاه رفت و گفت: دخترم همیشه از رفیقبازیهای افراطی شوهرش گلهمند بود. این مرد خانه را به پاتوق دوستانش تبدیل کرده و باعث عذاب دخترم بود. او حتی مهریهاش را بخشیده بود تا بتواند از خسرو جدا شود. من به هیچ عنوان حاضر به مصالحه و گذشت نیستم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و با پذیرش اتهامش گفت: بعد از اینکه متوجه رابطه پنهانی سحر و مهران شدم، موضوع را به پدر و مادرش گفتم و آنها با میانجیگری ما را آشتی دادند. اما ۲ روز بعد، وقتی به خانه آمدم، دیدم همسر مهران که متوجه ارتباط او و همسرم شده بود، با میله بارفیکس مقابل خانه ما آمده و شیشه و در خانهمان را شکسته است.
وی ادامه داد: من هم میله بارفیکس را برداشتم و وارد خانه شدم و از آنجا که دیگر خسته شده بودم و آرامش زندگیم از بین رفته بود، بهشدت به سحر اعتراض کردم، اما او با بیاعتنایی گفت دیگر علاقهای به ادامه زندگی با من ندارد. من هم با همان میله چند ضربه به سرش زدم و او را کشتم. بعد هم جسدش را مثله کردم و به بیابان انداختم. ۳ شب به آنجا میرفتم و به جسدش سر میزدم تا اینکه شب چهارم وقتی به آنجا رفتم، دیدم جسد نیست.
در پایان جلسه، قضات با توجه به مدارک موجود در پرونده، متهم را به قصاص با پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم محکوم کردند.
همچنین در ادامه مهران به اتهام رابطه پنهانی با قربانی پشت درهای بسته و غیرعلنی محاکمه و به ۹۹ ضربه شلاق محکوم شد.
با اعتراض متهم به حکم صادره، پرونده به دیوان عالی کشور رفت و قضات دیوان با اعلام برخی نقایص و انجام تحقیقات تکمیلی حکم قصاص را شکستند و خواستار رسیدگی دوباره شدند. پس از تحقیقات تکمیلی متهم بار دیگر در شعبه ۶ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در این جلسه نیز اولیای دم بر قصاص متهم تأکید کردند. پس از آن متهم به جایگاه رفت و مدعی شد که پدر و مادر همسرش در جریان کارهای غیراخلاقی او بودهاند. حتی از او قول گرفتند که از کارهایش دست بردارد، اما او باز هم کار خودش را میکرد. حتی یک شب که شیفت شب بود به محل کارش رفتم، اما آنجا نبود و ۲ ساعت بعد آمد. من هم به پدرزنم گفتم. جناب قاضی از نظر من همسرم مهدورالدم بود.
در پایان جلسه، قضات ادعای وی مبنی بر مهدورالدم بودن قربانی را نپذیرفتند و او را برای دومین بار به قصاص محکوم کردند.
این بار نیز حکم از سوی دیوان عالی کشور نقض شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲(همعرض) فرستاده شد. در این جلسه نیز اولیای دم بار دیگر درخواست قصاص کردند.
سپس متهم به جایگاه رفت و اظهارات خودش در جلسههای قبلی دادگاه را تکرار و بر مهدورالدم بودن همسرش تأکید کرد.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
قطعی های گسترده برنامه ریزی شده اینک به یک امر عادی برای شرکت توزیع برق خوزستان تبدیل شده و خاموشی گاه تا 2 نوبت و هر نوبت یک و نیم تا 2 ساعت در طول روز برای شهروندان اعمال می شود، یک بار در صبح و بار دوم در هنگام ظهر و بعدازظهر. امری که با توجه به نقش انرژی الکتریکی در زندگی روزمره کنونی و استفاده تقریبی همه وسایل و تجهیزات روزمره زندگی از این انرژی، موجب مختل شدن زندگی شهروندان، به خطر افتادن سلامتی آنها خصوصاً بیماران، آسیب جدی به وسایل و تجهیزات خانگی خصوصاً وسایل سرمایشی و در نهایت اعتراض گسترده شهروندان شده است.
عضو هیات رئیسه و نماینده مردم شهرستان های مسجدسلیمان،هفتکل،لالی و اندیکا در مجلس، با انتقاد از تخصیص ناکارآمد تسهیلات اشتغالزایی تبصره ۱۵، از سوءاستفاده دلالان و اثرات منفی آنها بر بازارهای مالی و کسبوکارها خبر داد و خواستار تغییر رویکرد در هدایت این منابع به سمت بنگاههای متوسط و مولد شد.
مستر کارت مجازی نسخهی دیجیتالی از کارت اعتباری واقعی محسوب میشود که اطلاعاتی مانند شماره کارت، تاریخ انقضا و کد CVV دارد. این کارتها معمولاً موجودی واقعی ندارند و فقط برای کارهایی مثل ثبتنام در سایتهای خارجی، فعالسازی اپل آیدی، یا حتی ساخت حساب در سرویسهایی مثل پیپال و آمازون مورد استفاده قرار میگیرند.
استاندار خوزستان با تأکید بر ضرورت توسعه انرژیهای تجدیدپذیر،ازبرنامهریزی برای تولید گسترده برق خورشیدی در استان خبرداد و گفت:تمام دستگاهها موظف به استفاده از پنل خورشیدی هستند.
Δ